چهارشنبه و پنج شنبه خیلی خوبی داشتم.شکر خدا روزامون پر از عشق و آرامشه و البته دلتنگی...
چهارشنبه لیمو اومد و پیام نور رشته مدیریت صنعتی ثبت نام کرد اگه تا اوایل مهر تکلیف مدرک معادلش روشن شد یعنی اگه مدرکشو بدن به همون نرم افرار تغییر رشته میده چون اینجوری کلی جلو میفته بخاطر تطبیق واحدای پاس شدش...خدایا شیش ماهه ازت میخوام مدرکشو بدن هنوز وقتش نشده؟؟؟؟؟؟؟
وااااااای راستی لیمو مرسی که انقد چهارشمبه بهم خوش گذشت...تو راه برگشت کلی خوش گذشت اصلا سفر با لیمو هرچقدم کوتاه باشه انقد باحاله و خوش میگذره که نگووووو.
مرسی که انقد زود آرزوهامو برآورده میکنی لیمو جون.اونجا که دلم ذغال اخته خواستو زودی گفتی بزن کنار برام خریدی تازه لذت بخش ترش اینجا بود که همشو خودت گذاشتی تو دهنم
منه شیکمو هم همینجوری تن تند میخوردم تازه بعد از اینکه تموم شد دیدم هنوز یه بسته دیگه هم هست
دیگه داشتم خفه میشدم اما دونه دونشو تو خونه به یاده تو خوردم عزیزکم.
...عشق چهارشمبم شد به سرخی ذغال اخته به طعم گس و ترش ذغال اخته که طعمو رنگش زودی محو نمیشه...بخاطر همه خوبیاتو مهربونیات ازت ممنونم عشقم
.
پنج شمبمم برام شیرین رقم زدی با حضورت کنارم ،با آرامشی که بهم دادی.قلبم پیشت جا موندو برگشتم تا یه هفته دیگه طعم ناب حضورتو بچشم؛دستمو دور بازوی مردونت حلقه کنم و به خودم ببالم بخاطر داشتنت.
خدایا به خاطر همه چیز شکر
لیمو نوشت: از ته قلبم و با تمام صداقتم میگم که دوست دارم؛تمام نگرانیاتو درک میکنم و ازت میخوام هر تصوری جز عشق و دلدادگی ازم داری از فکرت بریزی بیرون.منم به اندازه تو محکمم برای تکیه گاه بودن اما محکم نیستم برای تحمل دوری دستات.عشقمو باور کن ،لمس کن ،بچش...