پاییز میگذرد

پاییز میگذرد

اینجا ماندن بهانه می‌خواهد….اینجا حرف‌های بی‌ منطق من بوی دلتنگی میدهد...
پاییز میگذرد

پاییز میگذرد

اینجا ماندن بهانه می‌خواهد….اینجا حرف‌های بی‌ منطق من بوی دلتنگی میدهد...

انسان یا جنس؟

بعضی آدما هستن که تو یه قرن پیش زندگی میکنن. از وسایل ارتباط جمعی استفاده نمی کنن، از اینترنت استفاده نمی کنن، با جوامع مجازی مخالفن فک می کنن فضاش مسمومه، شبکه های اجتماعیو که دیگه نگووووووووووو.... بعضیا ادعای روشن فکری میکنن فک می کنن اگه با جنس مخالفت دست بدی یا جلوش حجاب نداشته باشی فکرت بازه اما اگه با یه مرد یا پسری هم کلام بشی تو جامعه کثیفی!!!!!!!!! به نظر من اما همه چیز همه رفتارا و برخوردا و حرف زدنا باید مرز داشته باشه، باید نوع روابط و جنسشون مشخص و تعریف شده باشه. ما هر چی داریم می کشیم تو این جهان سوم از طرز فکر کردنمونه از این تعصبات خشک و بی منطقمونه. این که الان جامعمون دو دسته شده (مذکر-مونث) تقصیر خودمونه! چرا باید پسرایه نوجونمون انقد درگیر جنث مونث بشن و بالعکس چرا با دیدن جنس مونث آب از لب و لوچشون بچکه یا اصلا بلعکس چرا خانواده ها موقع تربیت بچه هاشون از جنس مخالف فرزندشون لولو میسازن؟ چرا نباید کنار هم باشن دو جنس مخالف تا خوب جنس همو بشناسن؟ با ساختار و فیزیک هم آشنا بشن؟ با خلقیات هم آشنا بشن؟ که اگه بشن تو جوونی به دام نمیفتن... بخاطر نشناختن جنس و فیزیک خودشون و جنس مخالفشون دسته گل به آب نمیدن، از نشناختن و کنجکاوی زیاد و حس گرایشی که تو کودکی و نوجوانی تو نطفه خفه شده ست که امروز جامعمون انقد مشکلات اخلاقی داره. مذکر یا مونث بودن مهم نیست، انسان بودنه که مهمه، ما با مردها یا زن ها در ارتباط نیستیم با یک انسان دیگه در ارتباطیم. لزوما با مرد یا زن دیگه در ارتباط بودن به معنای هرزگی نیست، ارتباطات ما باید از نوع انسانی باشه باید نوع ارتباط مشخص باشه. همکار شما که یک خانومه و جنسش مخالف شماست میتونه با شما در ارتباط باشه اگه شما نوع رابطه تغییر ندید و از رفتار اون برداشت سوء نکنید. باید یاد بگیریم که انسان های اطرافمونو هم جنس خودمون ببینیم تا از شر فکرها و توهمات جنسی نجات پیدا کنیم. فرزندانمونو طوری تربیت کنیم که جنس مخالفشو خوب بشناسه امااز اون دوری نکنه، هیولا نسازه، مثل یه دوست هم جنس خودش باهاش ارتباط بگیره تا سالم زندگی کنه...اگه تمام اطرافیانمونو دسته بندی جنسی کنیم اونوقت باید توی یه دنیای کوچیک تک جنسیتی زندگی کنیم (جز محارممون) و همش مبتلا به بیماری های روانی و سوء ظن و ترس از جامعه مختلط داشته باشیم. البته تو جهان امروز بسیاری از آدم ها چه زن و چه مرد شایسته برقراریه این ارتباط سالم نیستن و هنوز همو به چشم یک کالا و جنس می بینن. چرا به همگلاسی جنس مخالف خودتون نفهمونین که تو هم مثه بقیه هم جنسام هستی برام؟ همکاران، همکلاسان و .... همه آدمایی ک تو یه جامعه کوچیک در کنار شمان فرقی با هم جنسان شما ندارن اما توی جامعه بزرگی که داریم زندگی می کنیم و پر از قشرهای مختلف با فرهنگ های مختلف و بعضا بی فرهنگ وجود داره باید چشمارو باز کرد باید محتاط رفتار کرد نباید با طرز فکر خودتون جلو برین تا وقتی افراد نشناختین. مراودات علمی، فرهنگی، هنری، کاری و.....میتونه تو هر فضایی صورت بگیره و با هر فردی از جامعه کوچک مذکور و همیشه هم این مرودات پایدار بمونه البته با رعایت موازین و حفظ نوع رابطه. امنیت زندگی طرفین باید برقرار باشه و هیچکدوم از نوع جنس خودشون معذب نشن. در زندگی زناشویی هم به همسرتان این اطمینان و آرامش خاطر را بدهید و حتی الامکان با فردی ازدواج کنید که انسانیت بیش از جنسیت برایش مطرح باشد. شما و همسرتان اما باید پر از احساسات جنسی باشید و یکدیگر را به خوبی سیراب کنید از عشق و ستایش زیبایی های جنسی یکدیگر اما با ورود به جامعه برای حفط روابط زناشویی خود همه اطرافیان جامعه کوچک را همجنس خود ببینید و به جای فرار از جنس مخالف همانند اقوامی از جنگل های آمازون روابطی سالم برقرار کنید. 

امتحان کنید موفق خواهید بود و از امنیتی که به دست می آورید احساس آرامش می کنید.

بسیار روزنامه ای نوشتم :))

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.