پاییز میگذرد

پاییز میگذرد

اینجا ماندن بهانه می‌خواهد….اینجا حرف‌های بی‌ منطق من بوی دلتنگی میدهد...
پاییز میگذرد

پاییز میگذرد

اینجا ماندن بهانه می‌خواهد….اینجا حرف‌های بی‌ منطق من بوی دلتنگی میدهد...

بوی بارون

داره بارون میاد

کوچه بازم لبریز احساسه

هنوزم نم نم بارون

صدای مارو میشناسه!!


همین دیروز بود انگار

تو با من تو همین کوچه

میگفتی زندگی

وقتی تو با من نیستی

پوچـــــــــــــه


توی تقویم ما دو تا

بهار از غصه میسوزه

واسه ما اول پاییز

هنوزم عید نوروزه


آهـــــــای بارون پاییزی

کی گفته تو غم انگیزی؟!!

تو داری خاطراتم رو 

تو ذهن کوچه میریزی...

این روزا همش برف بود و باااارون...بارونی که منو یاد پاییزم میندازه...بارونی که منو از من جدا میکنه گره میزنه به وجود پاییزیم...به روزایی که من و پاییز 1 نفر بودیم!عاشق پاییزم انقد که شده بودم مثه خودش...عاشق ترنم پاییزم انقد که هر روز ترنم اشک پاییزیم میکرد اما حالا با همه عشقم به پایییز نمیخوام مثه پاییز گریون باشم نمیخوام از یاس و غصه پاییز به ارث ببرم...پاییزم عاشقتم اما میخوام بهاری باشم...بهاری زندگی کنم...ریشه های من تو بهاره اما خودم عاشق پاییز...اما خوب که میبینم میفهمم بهار همون پاییزه جوونه...بهار پاییزه اما به رنگ سبز....پایییز گیسوانش طلاییست اما بهار به سبزی میگراید...پاییز گرم است پاییز از نگاه خورشید رنگ میگیرد...هنوز هم پاییزیم...پایکوبی میکنم در پاییز اما اینبار....تا میتوانم زیباتر می رقصم در این بزم پاییزیه رنگارنگ....آری ریشه های من خاطرات تلخ و شیرین من حتی مهربانترین من نیز در پاییز خانه دارند...من پاییزیم شناسنامه ام دروغ می گوید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.