پاییز میگذرد

پاییز میگذرد

اینجا ماندن بهانه می‌خواهد….اینجا حرف‌های بی‌ منطق من بوی دلتنگی میدهد...
پاییز میگذرد

پاییز میگذرد

اینجا ماندن بهانه می‌خواهد….اینجا حرف‌های بی‌ منطق من بوی دلتنگی میدهد...

پست ویژه خدا مهربونم

چهار تا پست قبل بود که دو روز از کارم گذشته بود و امروز ۲۶ روز....با همه خستگیا و مشکلاتش بازم انگار زود گذشت.دنباله یه کار دیگه ام دلم میخواد یه اتفاق خوب بیفته...هرچند هر روز صبح یه اتفاق خوبه...خوبه که خدا روی منو میبوسه بعدش با بوسه خدا بیدار میشم منم بهش صبح بخیر میگم میام سر کار...خدایا میدونم هر روز بهم جایزه میدی میدونم دوسم داری و اینم میدونم که من قدرنشناس گناهکارم اما عاشقتم عشقم هزار مرتبه شکرت که تو خدا شدی.تمامه زندگیمو مدیونه بخشش و مهربونیتم دست مهربونتو از رو سرم برندار که سوسک میشمکار لیمو هم ردیف کن هر چند بچه بد و ناسپاسیه.میدونی که دنبال بهانست واسه کفر گفتن پس لطفا مثه همیشه که اون به چشمش نیومده اما من دیدم مواظب اونم باش کارشم ردیف کن.مواظب مامان بابام باشیا برام خوش و سلامت نگهشون دار کمکم کن که قدردانشون باشم یه وقتی خدای نکرده بی احترامی هم نکنم بهشون.حواست به خواهریا هم باشه مخصوصا کوچولوه.تو درساش کمکش کن تا به هدفش برسه.سلام منم به مامان بزرگم برسون بگو ببخشید نمیرم خونه جدیدش بهش سر بزنم آخه خیلی پرمشغلم اما دلم براش تنگه... واسه بو کردن موهاش خدایا به مرجان و حمیدم کمک کن تا پیشرفت کنن تو کارشون زندگی خوبی و شروع کنن و ادامه بدن.خدایا بچه های فقیر و بی خانواده دارن زیاد میشن حواست به اونام باشه گرگارو ازشون دور کن.ببخشید خدا جون دارم زیاد ارد میدم حرفام تلنبار شده چون کمتر وقت میکنم باهات حرف بزنم بعدش اونم هست که خودت میدونی...نمیدونی؟؟!آها میخوای اعتراف کنم؟گوشتو بیار جلو...(نمازام یکی در میون شده از خستگی دعاهام همش مونده ته دلم...ببشخیدا).راستی اصلا یادم رفت حالتو بپرسم؟خوبی خدا جون نازم؟نیستی؟از دست امثال من غصه داری؟پس بی زحمت یه کاری کن همه بوی تورو حس کنن تا ترکت نکنن... 

دیدی چی شد؟یادم رفت بگم...یکی از همسایه هامون مریضه خوبش کن...همه مامان باباهای بیمار و به سلامتی برگردون حتی اگه گناهکارن...بخاطر بچه های پاکشون.باشه؟همه فرشته های کوچولو که مریضن شفا بده آخه گناهی ندارن نباید رو تخت بیمارستان باشن باید بازی کنن 

خدا جون مواظب همه آدمای خوب کشورمون که بهمون کمک میکنن باش...راستی مواظب دائیم هم باش زن دائیمم همین هر دوتا سلامت باشن اصلا مواظب همه بزرگای فامیل باش...

نظرات 2 + ارسال نظر
ظریفه چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:48 ق.ظ http://corocodile.blogsky.com

چه نوشته مهربونی داری

خوش اومدی به خونه من...از دوباره اینجا دیدنت خوشحال میشم
مهربون هستی که درکش میکنی...

مرجان پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ق.ظ

وااااای عزیزمممممممم دوست دارم بخداااا
خیلی مهربونی
ایشالا که خدا صداتو واااااضح شنیده دخملی
وای از نماز نگو که دلم خونه محدثه!!
چکا کنییییم؟؟؟؟

منم دوست دارم عزیز دلم:-***
یا باید دوره هرچیزی که خدارو ازمون میگیره خط بکشیم یا جنبه ی مشغله های زندگیو داشته باشیم:-)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.