-
پیش بینی اشتباه
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 20:10
-
خیلی شخصی...
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 03:21
-
روزهای تلخ تر
یکشنبه 4 دیماه سال 1390 21:05
اگه یکی تو رو نمیخواد ، دلیل این نیست که تو خواستنی نیستی !!! هستی... اما فقط توی یه مسیر اشتباهی ، با یه آدم اشتباهی برخورد کردی !!! . . .به خودم امیدواری میدم
-
قول بدهیم عاشق بمانیم
پنجشنبه 1 دیماه سال 1390 01:05
-
سنگین تر از کوه
دوشنبه 28 آذرماه سال 1390 23:59
این روزها دیگر دستانت خوشبو نیست مهربان نیست چشمانم برای دیدن دستانت زاری نمیکند دستانم برای فشردنشان بی تابی نمیکند روزهایی دورتر دستهایت تجلی عشق بود برایم مهر بود گرما بود زمخت بود اما لطیف دستانم در آن بزرگی دستانت گم بود در مهر دستانت گم تر این روزها اما, دستهایت را نمی خواهم سرمایش, قدرتش, زبریش آزارم میدهد...
-
بازم برای خودم...
دوشنبه 28 آذرماه سال 1390 23:39
-
برای خودم...
یکشنبه 27 آذرماه سال 1390 01:16
-
دلخوری...
شنبه 12 آذرماه سال 1390 22:25
-
بیا به خوابم....
جمعه 11 آذرماه سال 1390 19:54
چهل روز گذشت از رفتنت ..همه بودن امروز چقد شلوغ بود اما جات خیلی خالی بود...اون همه آدم نتونست تسکینی باشه واسه از دست دادنت .............چند ساعت بعد....>فقط من و مامان تو خونتیم...همه جا بوی تورو میده هنوز ,مخصوصا اون اتاق کوچیکه که همون شب تختتو با جسم بی جونت بردن توش بالشت ملحفه سفید و تمیزت رو تختییییییت چقد...
-
شبانه
دوشنبه 7 آذرماه سال 1390 01:22
انقد احساس خستگی و درد میکنم که بی حسابه انگار از چرخ گوشت اومدم بیرون..تو این دو روز اخیر سه بار کمرم گرفته چقد زود دارم پیر میشم از اول تا آخر کلاسامو می ایستم همشم رو شکم میخوابم کفیامم که دکتر گفت اگه نذاری انحنای پات بیشتر میشه گذاشتم کنار؛ فک کنم دارم به دیسک کمر مبتلا میشم همینجوری بی مناسبت دلم خواست اینو...
-
بوی بارون
جمعه 4 آذرماه سال 1390 15:12
داره بارون میاد کوچه بازم لبریز احساسه هنوزم نم نم بارون صدای مارو میشناسه!! همین دیروز بود انگار تو با من تو همین کوچه میگفتی زندگی وقتی تو با من نیستی پوچـــــــــــــه توی تقویم ما دو تا بهار از غصه میسوزه واسه ما اول پاییز هنوزم عید نوروزه آهـــــــای بارون پاییزی کی گفته تو غم انگیزی؟!! تو داری خاطراتم رو تو ذهن...
-
تولدت مبارک نازنینم
جمعه 20 آبانماه سال 1390 22:26
-
روحت شاد مامان بزرگ نازم:-(
چهارشنبه 11 آبانماه سال 1390 17:37
خدایا چقد زود ناامیدم کردی..:-(تو پست قبل براش دعا کردم که خوب بشه تو این پست باید بگم از دست دادمش :-(باورم نمیشه....روحت شاد مامان بزرگ عزیزم امروز نرفتم کلاس نقاشی اصلا حسش نبود بخاطر فوت مادرجونم که اصلا وقت نشد این چند روز رو تابلوم کار کنم رفتنم بی فایده بود.امروز باید میرفتم واسه ادامه کارای فارغ التحصیلی اما...
-
سمنان+شنا
جمعه 29 مهرماه سال 1390 11:27
چهارشنبه بالاخره بختش باز شد و صبح زود رفتم سمنان واسه کارای فارغ التحصیلی عجبم کار سختی بود پرم در اومد بس که طبقاتو بالا و پایین کرم و از این ساختمون به اونور رفتم...۵۰٪ انجام ش بهم گفتن ۲ هفته دیگه تماس بگیر برای ادامه کارات...۲۸ آبان هم احتمالا گواهی موقت آمادست رفتم کلاس شنا ثبت نام کرم اما پشیمون شدم خیلی سخت...
-
بازم آبرنگ........
شنبه 23 مهرماه سال 1390 01:14
امشب دوباره رفتم سراغ آبرنگ بعد مدتها چقد لذتبخش بود.....دوباره میخوام بطور جدی شروع کنم فعلا ارشد پر
-
افتتاحیه
جمعه 22 مهرماه سال 1390 19:14
اینجانب یک تن بهار خانم خودم را مفتخر به افتتاح وبلاگ خودم و خودمان نمودم ...باشد که پایدار باشد و سبب شادمانی فرداهایم شود...آمین از وقتی درسم تموم شده با اینکه کار میکنم اما بازم ۱ چیزی کمه واسه همین اومدم اینجا تا روزانه هامو بنویسم شاید تکرار یکنواختی منوبه خودم بیاره تا عوض شم.... اینم اولین پست تا بعد.........